عسل مامان
اون چیه؟ - دیگه زبونتو در نیار مامان، باشه؟ - باشه آیدا در حال تمرکز؛ ...
نویسنده :
مامان ندا
10:24
عید دیدنی
این عکسها مربوط به عید 92 است که جا مونده بود... ، یعنی وقت نکردم...، یعنی تنبلی کرده بودم ... و نگذاشتم اینجا آیدا داشت تنهایی میرفت عید دیدنی که دایی علیرضا رفت و دستگیرش کرد... ...
نویسنده :
مامان ندا
13:06
پرسشنامه وبلاگی
ممنون از مامان پریسا خانوم که من و آیدا رو به تکمیل کردن این پرسشنامه دعوت کرد. چون آیدا فعلا در این موارد اظهارنظر نمیکنه و به مامانش اجازه انتخاب داده پس من جوابهای خودم رو مینویسم اگر ماهی از سال بودم: اسفند اگر روزی از هفته بودم: پنج شنبه اگر یه عدد بودم: هفت اگر نوشیدنی بودم: آب خنک اگر ثواب بودم: ثواب در هر صورتی خوبه اگر درخت بودم: بید مجنون اگر میوه بودم: انار اگر گل بودم: رز زرد اگر آب وهوا بودم: معتدل اگر رنگ بودم: فیروزه ای اگر پرنده بودم: طاووس اگرصدا بودم: صدای آیدا اگرفعل بودم: __ ا...
نویسنده :
مامان ندا
8:50
مراحل خواب آیدا
آخرش هم، من: . آیدا: خوب خوابم نمیاد دیگه!! ...
نویسنده :
مامان ندا
9:52
بدون شرح
هنر مامان!
اینم دامن توتو که مامان ندا برای عیدِ آیدا درست کرده. خودم که خیلی خوشم اومد. آیدا هم فکر کنم خوشش اومده، البته بعد از اینکه با جیغ و داد و نق زدن گذاشت تنش کنم. نوروز 92 ...
نویسنده :
مامان ندا
23:40
کوتاه کردن مو
4 ماهگی.من بی تقصیرم. بابا کچلت کرد. البته طبق نظریه خانوم بزرگای قدیمی که میگفتن بچه رو کچل کنید تا موهاش پرپشت بشه. بابا هم برای اینکه در حق فرزند کوتاهی نکرده باشه، موهاتو کوتاه کرد !نگران نباش مامان زود رشد میکنه. ...
نویسنده :
مامان ندا
12:44
تولد یکسالگی
اولین سال تولدت رو جشن نگرفتیم. چون تولدت شب یلدا بود و باید برای نامزد دایی مجتبی شب چله و کادو میبردیم و دعوت بودیم و خونه خودمون هم کوچولو بود و گنجایش مهمونی بزرگ نداشت. اما شب قبلش خونه خودمون یک کیک کوچولو خریدیم و من و تو بابایی جشن گرفتیم. البته شب یلدا هم مامان زینت برات کیک گرفت و خونه مامان زینت هم قبل از اینکه برای زن دایی عاطفه کادو ببریم، جشن گرفتیم. &nbs...
نویسنده :
مامان ندا
12:43